ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام رضا علیه السلام میفرماید:
هر کسی وظایف خود را نسبت به مؤمنان انجام دهد خداوند و فرشتگان به او مباهات میکنند.
مستدرک الوسائل/ ج ۲/ ص ۴۱۳
هر کسی وظایف خود را نسبت به مؤمنان انجام دهد خداوند و فرشتگان به او مباهات میکنند.
مستدرک الوسائل/ ج ۲/ ص ۴۱۳
هنرمندان در فضای مجازی
واکنش هنرمندان به موفقیت ایران در جشنواره ونیز
رئیس سازمان سینمایی با انتشار پیامی کسب افتخارهای تازه برای سینمای ایران در جشنوارههای فیلم مسکو و ونیز را تبریک گفت. محمد خزاعی دراین پیام آورده:« تداوم موفقیت هنرمندان عزیز سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی نشان میدهد که خورشید سینمای شریف ایران، همچنان درخشان است. باعث خرسندی است که سینماگران ایرانی، همچنان حضوری مؤثر در عرصه بینالملل دارند و منادی پیام فرهنگ غنی ایرانی با محوریت اخلاق، انسانیت و عدالت هستند...به امید روزهای خوش برای خانواده بزرگ سینمای ایران، به آقایان: بهروز شعیبی، هومن سیدی و محسن تنابنده تبریک میگویم و آرزومندم افتخارهای بینالمللی سینمای شریف ایران مصون از گزند کژاندیشان و بدخواهان مستمر باشد.» احمد مهران فر بازیگر سریال پایتخت، در صفحه مجازیاش پیام تبریک خود به محسن تنابنده و هومن سیدی را اینگونه نوشته است: «محسن عزیز چه شادی بخش و شادی آفرینه.پیش به سوی قلههای افتخار. دنیا باید بدونه تو کی هستی. هومن عزیز تبریک.بزرگی و باعث افتخار.» بامداد افشارآهنگساز ایرانی هم با انتشارتصاویرهومن سیدی و محسن تنابنده به سینمای ایران تبریک گفته است.رضا بهرام هم با انتشار ویدیویی از هومن سیدی در هنگام دریافت جایزه نوشته: «خوشا به حال ایران، برای داشتن فرزندانی چون شما» جمشید محمودی نویسنده و کارگردان ایرانی هم پیام تبریکش را با انتشار عکسی از محسن تنابنده و هومن سیدی به اشتراک گذاشته.
علی شادمان هم نوشته: «به به نوش جانتان مبارک سینمای شریف ایران.» جواد عزتی طرحی از هومن سیدی و محسن تنابنده را با جایزه این جشنواره منتشر کرده و در شرح آن نوشته: «به به تبریک به سینمای ایران.» بابک کریمی بازیگر و تدوینگر ایرانی هم پیام تبریک خود را با انتشار عکسهای بازیگران ایرانی در جشنواره ونیز منتشر کرده. علی سرابی هم نوشته: «هومن عزیز افتخار همه ما هستی تبریک». امیر جدیدی هم با انتشار عکسی از محسن تنابنده در شرح آن نوشته بهترین بازیگر مرد بخش افقها. همچنین تصویری از هومن سیدی را منتشرکرده و نوشته بهترین فیلم بخش افقها جنگ جهانی سوم. آرین وزیر دفتری کارگردان ایرانی هم در شرح عکسهای محسن تنابنده و هومن سیدی نوشته: «تبریک از ته دل به شما که بیاندازه در کنارتون ازتون یاد گرفتم.» بهنوش طباطبایی هم با انتشار تصویری از بازیگران ایرانی در جشنواره ونیز در شرح آنها نوشت: «لیلا حاتمی برنده جایزه زنان سینمایی نویس ایتالیایی و همچنین محسن تنابنده بهترین بازیگر بخش افقها و هومن سیدی بهترین فیلم بخش افقها.» میلاد کی مرام هم نوشته: «به به مبارک همه. خیلی زودتر لایقش بودی.»او در ادامه با انتشار تصویری از محسن تنابنده نوشته: «جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره ونیز برای محسن تنابنده مبارک همه.» پژمان بازغی هم با انتشار تصاویری از هومن سیدی و محسن تنابنده به بازیگران برنده جشنواره ونیز تبریک گفته. سعید آقاخانی هم تصویری از محسن تنابنده در هنگام سخنرانی دراین جشنواره منتشر کرده و نوشته: «به به مبارکه آقا محسن.» ارسلان امیری مستندساز و فیلمنامهنویس هم نوشته: «صدای ترکیدن استخوانهایتان را لابهلای هزاران پلانی که از شما دیدهایم شنیدهایم.»
چهرهها
داریوش مؤدبیان، مترجم و کارگردان تئاتر در استوری تازه خود خبر برگزاری نشست چخوفخوانی به میزبانی نشر گویا را اطلاعرسانی کرده است. آنطور که در اطلاع مندرج در صفحه این هنرمند آمده؛ نشست مذکور پنجشنبه، بیست و چهارم شهریور ماه از ساعت 17:30 تا 20 و بر مبنای کتابهای «دوستان، ما بد زندگی میکنیم!» و «تکپردهایهای چخوف» برگزار میشود. در این مراسم داریوش مؤدبیان بهعنوان مجری شرکت میکند.
مجید انتظامی نوازنده و آهنگساز پیشکسوت در صفحه خود برگزاری ارکستر ملی ایران را اطلاعرسانی کرده، عنوان این اجرا «همراه با خاطرهها» است که به رهبری انتظامی در ارکستر ملی ایران و با همراهی گروه کر بنیاد رودکی به رهبری رازمیک اوحانیان در تالار وحدت به روی صحنه میرود. این اجرا به مناسبت هفته دفاع مقدس میزبانی علاقهمندان را به عهده خواهد داشت. قطعات «سمفونی حماسه خرمشهر»، «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشهای»، «بوی پیراهن یوسف»، «دیوانهای از قفس پرید»، «جایی برای زندگی»، «شیخ بهایی» و «دوئل» برگزیدهای از آثار انتظامی هستند که در «همراه با خاطرهها» اجرا میشوند.
علیالله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبی هم درباره برگزاری کلاسهای تخصصی دهگانه در قالب کارگاههای یکروزه علمی و عملی نوشته است. این کلاسها که تدریس آنها را سلیمی برعهده دارد، به میزبانی مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانه بهاران برگزار میشود. قواعد نقدنویسی با تأکید بر ادبیات و روزنامهنگاری عنوان این کلاس است که چهارشنبه همین هفته، ساعت 16 تا 20 برگزار میشود. علاقهمندان به کسب اطلاعات بیشتر میتوانند سری به صفحه این نویسنده و روزنامهنگار پیشکسوت یا صفحه مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانهای بهاران بزنند.
بردیا کیارس رهبر ارکستر در صفحهاش پوستری از نمایش «هفت خان اسفندیار» را منتشر کرده و نوشته:«غزل شاکری بازیگر هفت خان اسفندیار شد. شاکری در موسیقی- نمایش هفت خان اسفندیار به تهیه کنندگی و کارگردانی حسین پارسایی نقش کتایون را ایفا میکند. این نمایش برداشتی آزاد از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به قلم محمدرضا کوهستانی و محصول سازمان فرهنگی هنری اوج است که با مشارکت بنیاد فرهنگی هنری رودکی، پاییز سالجاری در تالار وحدت روی صحنه میرود.»
رئیس سازمان سینمایی با انتشار پیامی کسب افتخارهای تازه برای سینمای ایران در جشنوارههای فیلم مسکو و ونیز را تبریک گفت. محمد خزاعی دراین پیام آورده:« تداوم موفقیت هنرمندان عزیز سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی نشان میدهد که خورشید سینمای شریف ایران، همچنان درخشان است. باعث خرسندی است که سینماگران ایرانی، همچنان حضوری مؤثر در عرصه بینالملل دارند و منادی پیام فرهنگ غنی ایرانی با محوریت اخلاق، انسانیت و عدالت هستند...به امید روزهای خوش برای خانواده بزرگ سینمای ایران، به آقایان: بهروز شعیبی، هومن سیدی و محسن تنابنده تبریک میگویم و آرزومندم افتخارهای بینالمللی سینمای شریف ایران مصون از گزند کژاندیشان و بدخواهان مستمر باشد.» احمد مهران فر بازیگر سریال پایتخت، در صفحه مجازیاش پیام تبریک خود به محسن تنابنده و هومن سیدی را اینگونه نوشته است: «محسن عزیز چه شادی بخش و شادی آفرینه.پیش به سوی قلههای افتخار. دنیا باید بدونه تو کی هستی. هومن عزیز تبریک.بزرگی و باعث افتخار.» بامداد افشارآهنگساز ایرانی هم با انتشارتصاویرهومن سیدی و محسن تنابنده به سینمای ایران تبریک گفته است.رضا بهرام هم با انتشار ویدیویی از هومن سیدی در هنگام دریافت جایزه نوشته: «خوشا به حال ایران، برای داشتن فرزندانی چون شما» جمشید محمودی نویسنده و کارگردان ایرانی هم پیام تبریکش را با انتشار عکسی از محسن تنابنده و هومن سیدی به اشتراک گذاشته.
علی شادمان هم نوشته: «به به نوش جانتان مبارک سینمای شریف ایران.» جواد عزتی طرحی از هومن سیدی و محسن تنابنده را با جایزه این جشنواره منتشر کرده و در شرح آن نوشته: «به به تبریک به سینمای ایران.» بابک کریمی بازیگر و تدوینگر ایرانی هم پیام تبریک خود را با انتشار عکسهای بازیگران ایرانی در جشنواره ونیز منتشر کرده. علی سرابی هم نوشته: «هومن عزیز افتخار همه ما هستی تبریک». امیر جدیدی هم با انتشار عکسی از محسن تنابنده در شرح آن نوشته بهترین بازیگر مرد بخش افقها. همچنین تصویری از هومن سیدی را منتشرکرده و نوشته بهترین فیلم بخش افقها جنگ جهانی سوم. آرین وزیر دفتری کارگردان ایرانی هم در شرح عکسهای محسن تنابنده و هومن سیدی نوشته: «تبریک از ته دل به شما که بیاندازه در کنارتون ازتون یاد گرفتم.» بهنوش طباطبایی هم با انتشار تصویری از بازیگران ایرانی در جشنواره ونیز در شرح آنها نوشت: «لیلا حاتمی برنده جایزه زنان سینمایی نویس ایتالیایی و همچنین محسن تنابنده بهترین بازیگر بخش افقها و هومن سیدی بهترین فیلم بخش افقها.» میلاد کی مرام هم نوشته: «به به مبارک همه. خیلی زودتر لایقش بودی.»او در ادامه با انتشار تصویری از محسن تنابنده نوشته: «جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره ونیز برای محسن تنابنده مبارک همه.» پژمان بازغی هم با انتشار تصاویری از هومن سیدی و محسن تنابنده به بازیگران برنده جشنواره ونیز تبریک گفته. سعید آقاخانی هم تصویری از محسن تنابنده در هنگام سخنرانی دراین جشنواره منتشر کرده و نوشته: «به به مبارکه آقا محسن.» ارسلان امیری مستندساز و فیلمنامهنویس هم نوشته: «صدای ترکیدن استخوانهایتان را لابهلای هزاران پلانی که از شما دیدهایم شنیدهایم.»
چهرهها
داریوش مؤدبیان، مترجم و کارگردان تئاتر در استوری تازه خود خبر برگزاری نشست چخوفخوانی به میزبانی نشر گویا را اطلاعرسانی کرده است. آنطور که در اطلاع مندرج در صفحه این هنرمند آمده؛ نشست مذکور پنجشنبه، بیست و چهارم شهریور ماه از ساعت 17:30 تا 20 و بر مبنای کتابهای «دوستان، ما بد زندگی میکنیم!» و «تکپردهایهای چخوف» برگزار میشود. در این مراسم داریوش مؤدبیان بهعنوان مجری شرکت میکند.
مجید انتظامی نوازنده و آهنگساز پیشکسوت در صفحه خود برگزاری ارکستر ملی ایران را اطلاعرسانی کرده، عنوان این اجرا «همراه با خاطرهها» است که به رهبری انتظامی در ارکستر ملی ایران و با همراهی گروه کر بنیاد رودکی به رهبری رازمیک اوحانیان در تالار وحدت به روی صحنه میرود. این اجرا به مناسبت هفته دفاع مقدس میزبانی علاقهمندان را به عهده خواهد داشت. قطعات «سمفونی حماسه خرمشهر»، «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشهای»، «بوی پیراهن یوسف»، «دیوانهای از قفس پرید»، «جایی برای زندگی»، «شیخ بهایی» و «دوئل» برگزیدهای از آثار انتظامی هستند که در «همراه با خاطرهها» اجرا میشوند.
علیالله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبی هم درباره برگزاری کلاسهای تخصصی دهگانه در قالب کارگاههای یکروزه علمی و عملی نوشته است. این کلاسها که تدریس آنها را سلیمی برعهده دارد، به میزبانی مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانه بهاران برگزار میشود. قواعد نقدنویسی با تأکید بر ادبیات و روزنامهنگاری عنوان این کلاس است که چهارشنبه همین هفته، ساعت 16 تا 20 برگزار میشود. علاقهمندان به کسب اطلاعات بیشتر میتوانند سری به صفحه این نویسنده و روزنامهنگار پیشکسوت یا صفحه مدرسه روزنامهنگاری و مطالعات رسانهای بهاران بزنند.
بردیا کیارس رهبر ارکستر در صفحهاش پوستری از نمایش «هفت خان اسفندیار» را منتشر کرده و نوشته:«غزل شاکری بازیگر هفت خان اسفندیار شد. شاکری در موسیقی- نمایش هفت خان اسفندیار به تهیه کنندگی و کارگردانی حسین پارسایی نقش کتایون را ایفا میکند. این نمایش برداشتی آزاد از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به قلم محمدرضا کوهستانی و محصول سازمان فرهنگی هنری اوج است که با مشارکت بنیاد فرهنگی هنری رودکی، پاییز سالجاری در تالار وحدت روی صحنه میرود.»
تعزیه جذابترین هنر نمایشی آیینی است
داوود فتحعلی: هنوز هم از نظر من جذابترین و دلنشینترین هنر نمایشی آیینی، تعزیه است. جالب است بدانید، هربار در هر نمایشی که چه خود من و چه سایر دوستان روی صحنه بردهاند، اگر یک گوشه از کار چند تعزیهخوان حرفهای اجرا داشتند، بخش تعزیه بالاتر از بخش نمایش قرار میگرفت، چرا که تعزیه جذابیت بیشتری دارد. در هنر تعزیه، شور و شعور حسینی در کنار یکدیگر هستند. در رابطه با هنر عاشورایی یک بحث شور داریم و یک بحث شعور. متأسفانه برخی از افراد تنها به شور کار فکر میکنند و به عمق مسأله واقف نیستند و فکر نمیکنند، اینها به قضیه سطحی نگاه میکنند. ما انتظار داریم متولیان امور فرهنگی کشور زمینههای ترویج اندیشههای ناب محمدی را در قالب نمایشهای میدانی گسترش دهند و سپس شعور را به جامعه تقدیم کنند. شور به تنهایی فایده ندارد. اینجاست که افراد متدین موظفاند که شعور را به جامعه هدیه کنند تا بتوانند در مقابل تخریبهای عقیدتی که از ناحیه دشمنان انسانیت و دین به وجود میآید، جوابگو باشند.
بخشی از گفتههای این هنرمند پیشکسوت تئاتر
بخشی از گفتههای این هنرمند پیشکسوت تئاتر
طلوع خورشید سینمای مستند در ونیز
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
شامگاه شنبه هفتاد و نهمین جشنواره فیلم ونیز با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. حضور سینماگران ایرانی در این دوره جشنواره قابل توجه و کسب جوایز هومن سیدی و محسن تنابنده برای سینمای ایران امیدوارکننده بود. اما نکته جالب مراسم اختتامیه جشنواره، اهدای شیر طلای جشنواره به یک مستند بود. مستند «همه زیبایی و خونریزی» ساخته لورا پویترس بهعنوان برنده شیر طلایی بهترین فیلم این رویداد سینمایی، آثار داستانی را پشت سرگذاشت و دیده شد. این فیلم به بررسی زندگی و حرفه نن گلدین عکاس میپردازد. فیلم سعی دارد تلاشهای او برای مسئول دانستن صنایع داروسازی پوردو متعلق به خانواده سکلر را درباره استفاده از مواد افیونی نقد کند. اگر این اتفاق در جشنواره فیلم فجر رخ میداد، منشأ اعتراضها و مشکلات فراوان میشد. احتمالاً سینماگران حوزه سینمای داستانی به هیأت داوران میتاختند که چرا اهمیت سینمای داستانی را درک نکرده و در فضایی که باید فیلم داستانی دیده شود، جایزه را به فیلمی مستند دادهاند. در حالی که دستهبندی فیلمها به این شکل گاهی میتواند محل اشکال باشد. اگر داوران و جشنوارهها نتوانند فیلمهای متفاوت و جریانهای تازه را حمایت کرده و مخاطبان سینما را نسبت به دیدن این تجربهها دعوت کنند، چه هدف دیگری میتوانند داشته باشند؟ یکی از مهمترین رویکردهای جشنوارهها، توجه به فکرهای نو و نگاههای تازه است. اتفاقی که شاید در یک دهه اخیر در جشنواره فیلم فجر فراموش یا کمرنگ شده است. جشنواره فیلم فجر، بهعنوان مهمترین رویداد سینمای ایران، قطعاً برای سینماگران داستانی تریبون و ویترینی مؤثر و مهم است، برای سینماگران حوزه مستند، جشنواره «سینماحقیقت» نقطه اتکا و مورد توجه است و جشنواره فیلم فجر، برای آنان در اولویت دوم است. اما تجربه ثابت کرده توجه جشنواره فجر به آثار مستند، تا اندازهای به دیده شدن این فیلمها کمک میکند. اقدام جشنواره فیلم ونیز میتواند از این منظر مورد توجه برگزارکنندگان جشنوارههای داخلی قرار بگیرد که فراتر رفتن از کلیشهها و اهدای جوایز، به شکل غیرسنتی، هم جسورانه است، هم برای تماشاگران آن رویداد جذابیت ایجاد میکند. اتفاقی که معمولاً مخالفت بدنه سینما با داوران، در جشنوارههای داخلی، مانع از تحقق آن میشود. اعتراضهای غیرمنطقی سینماگرانی که آثارشان به جشنواره راه نیفتاده، یا آنانی که دستشان از جوایز کوتاه مانده باعث میشود داوران و برگزارکنندگان جشنوارههای داخلی محتاط و دست به عصا شوند. نتیجه چنین فرایندی بیاعتبار شدن جشنوارهها و بیتوجهی مخاطبان جدی به این رویدادهاست. جشنوارههای معتبر جهان با همه انتقادهایی که میتوان به بعضی تصمیمگیریها، رأیها و گزینشهایشان داشت، معمولاً خود را احیا و بهروز میکنند. رویکردهای تازه به اتفاقها، فیلمها و استعدادها، جایگاه این جشنوارهها را در ذهن مخاطبان خاص و عام بهبود میبخشد.
نکته دیگر درباره جشنواره ونیز دریافت دو جایزه از بخش افقها، برای سینمای ایران است؛ هومن سیدی و محسن تنابنده، دو سینماگری هستند که بهعنوان بازیگر و کارگردان علاوهبر تجربههای متفاوت در سینما، تئاتر و تلویزیون، به مخاطب در آثارشان توجه دارند و فیلمهایشان برای مخاطب خاص و محدود ساخته نشده است. فیلم تازه هومن سیدی (جنگ جهانی سوم) که هنوز در ایران روی پرده نرفته، اگر چه در بخش اصلی نتوانست موفقیتی به دست بیاورد اما در بخش افقها دیده شد و این نکته موفقیتی تازه برای سینمای ایران است. سینمایی که قبلاً جوایز معتبری از جشنواره ونیز به دست آورده و این جشنواره، با سینمای ایران بیگانه نبوده است. حتی کسب این جوایز هم با واکنشهای مثبت و منفی و گاه غریب همراه بوده است. گروهی که معتقدند همه جوایز جشنوارهها سیاسی است، باور ندارند که ممکن است اثری از سینمای ایران در میدانی وسیع و در رقابت با آثاری از دیگر کشورها دیده و پسندیده شود. در حالی که به تازگی بهروز شعیبی از جشنواره فیلم مسکو، جایزه دریافت کرد و اگر به گذشته نگاه کنیم، بسیاری از سینماگران ایرانی در جشنوارههای معتبر دنیا تحسین شده و جایزه دریافت کردهاند. اما برای عدهای هر موفقیت تازه، محلی تازه برای شک و تردید است.
روزنامهنگار
شامگاه شنبه هفتاد و نهمین جشنواره فیلم ونیز با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. حضور سینماگران ایرانی در این دوره جشنواره قابل توجه و کسب جوایز هومن سیدی و محسن تنابنده برای سینمای ایران امیدوارکننده بود. اما نکته جالب مراسم اختتامیه جشنواره، اهدای شیر طلای جشنواره به یک مستند بود. مستند «همه زیبایی و خونریزی» ساخته لورا پویترس بهعنوان برنده شیر طلایی بهترین فیلم این رویداد سینمایی، آثار داستانی را پشت سرگذاشت و دیده شد. این فیلم به بررسی زندگی و حرفه نن گلدین عکاس میپردازد. فیلم سعی دارد تلاشهای او برای مسئول دانستن صنایع داروسازی پوردو متعلق به خانواده سکلر را درباره استفاده از مواد افیونی نقد کند. اگر این اتفاق در جشنواره فیلم فجر رخ میداد، منشأ اعتراضها و مشکلات فراوان میشد. احتمالاً سینماگران حوزه سینمای داستانی به هیأت داوران میتاختند که چرا اهمیت سینمای داستانی را درک نکرده و در فضایی که باید فیلم داستانی دیده شود، جایزه را به فیلمی مستند دادهاند. در حالی که دستهبندی فیلمها به این شکل گاهی میتواند محل اشکال باشد. اگر داوران و جشنوارهها نتوانند فیلمهای متفاوت و جریانهای تازه را حمایت کرده و مخاطبان سینما را نسبت به دیدن این تجربهها دعوت کنند، چه هدف دیگری میتوانند داشته باشند؟ یکی از مهمترین رویکردهای جشنوارهها، توجه به فکرهای نو و نگاههای تازه است. اتفاقی که شاید در یک دهه اخیر در جشنواره فیلم فجر فراموش یا کمرنگ شده است. جشنواره فیلم فجر، بهعنوان مهمترین رویداد سینمای ایران، قطعاً برای سینماگران داستانی تریبون و ویترینی مؤثر و مهم است، برای سینماگران حوزه مستند، جشنواره «سینماحقیقت» نقطه اتکا و مورد توجه است و جشنواره فیلم فجر، برای آنان در اولویت دوم است. اما تجربه ثابت کرده توجه جشنواره فجر به آثار مستند، تا اندازهای به دیده شدن این فیلمها کمک میکند. اقدام جشنواره فیلم ونیز میتواند از این منظر مورد توجه برگزارکنندگان جشنوارههای داخلی قرار بگیرد که فراتر رفتن از کلیشهها و اهدای جوایز، به شکل غیرسنتی، هم جسورانه است، هم برای تماشاگران آن رویداد جذابیت ایجاد میکند. اتفاقی که معمولاً مخالفت بدنه سینما با داوران، در جشنوارههای داخلی، مانع از تحقق آن میشود. اعتراضهای غیرمنطقی سینماگرانی که آثارشان به جشنواره راه نیفتاده، یا آنانی که دستشان از جوایز کوتاه مانده باعث میشود داوران و برگزارکنندگان جشنوارههای داخلی محتاط و دست به عصا شوند. نتیجه چنین فرایندی بیاعتبار شدن جشنوارهها و بیتوجهی مخاطبان جدی به این رویدادهاست. جشنوارههای معتبر جهان با همه انتقادهایی که میتوان به بعضی تصمیمگیریها، رأیها و گزینشهایشان داشت، معمولاً خود را احیا و بهروز میکنند. رویکردهای تازه به اتفاقها، فیلمها و استعدادها، جایگاه این جشنوارهها را در ذهن مخاطبان خاص و عام بهبود میبخشد.
نکته دیگر درباره جشنواره ونیز دریافت دو جایزه از بخش افقها، برای سینمای ایران است؛ هومن سیدی و محسن تنابنده، دو سینماگری هستند که بهعنوان بازیگر و کارگردان علاوهبر تجربههای متفاوت در سینما، تئاتر و تلویزیون، به مخاطب در آثارشان توجه دارند و فیلمهایشان برای مخاطب خاص و محدود ساخته نشده است. فیلم تازه هومن سیدی (جنگ جهانی سوم) که هنوز در ایران روی پرده نرفته، اگر چه در بخش اصلی نتوانست موفقیتی به دست بیاورد اما در بخش افقها دیده شد و این نکته موفقیتی تازه برای سینمای ایران است. سینمایی که قبلاً جوایز معتبری از جشنواره ونیز به دست آورده و این جشنواره، با سینمای ایران بیگانه نبوده است. حتی کسب این جوایز هم با واکنشهای مثبت و منفی و گاه غریب همراه بوده است. گروهی که معتقدند همه جوایز جشنوارهها سیاسی است، باور ندارند که ممکن است اثری از سینمای ایران در میدانی وسیع و در رقابت با آثاری از دیگر کشورها دیده و پسندیده شود. در حالی که به تازگی بهروز شعیبی از جشنواره فیلم مسکو، جایزه دریافت کرد و اگر به گذشته نگاه کنیم، بسیاری از سینماگران ایرانی در جشنوارههای معتبر دنیا تحسین شده و جایزه دریافت کردهاند. اما برای عدهای هر موفقیت تازه، محلی تازه برای شک و تردید است.
هنر درمانی ابزار مؤثر برای تسکین دردهای روحی و جسمی
دکتر محدثه پورعاشوری
عضو گروه سلامت و هنر شبکه جهانی یوسرن
انسان بهعنوان موجودی که زندگی را درارتباط با دیگران معنی میکند، از آغاز تاکنون، همواره بهدنبال راهی برای برقراری ارتباط با همنوعان و بروز درونیترین احساسات خود بوده است. او هنررا خلق کرد تا در ابتدا بتواند نقشی از خود بر جای گذارد.غارنگارههای کشف شده از انسان نخستین، زمانی که هنوز به خلق زبان و کلمات دست نزده بود، مهر تأییدی بر این موضوع میگذارد که شاید هنر، یکی از کهنترین راههای ارتباطی انسان برای ابراز وجود بوده است. اما پس از خلق زبان توسط انسان و پیدایش تمدنها و پیشرفتهای روزافزون در زمینههای مختلف، جز هنرمند دیگر کمتر کسی هنر را ابزاری برای برقراری ارتباط در بین مردمان میدانست.
سالها باید میگذشت تا بشر دوباره به راه نیاکان خود بازگردد و شفای خود را در غارنگارهها و تابلوهای نقاشی جست و جو کند. هنردرمانی نخستینبار در مراکز بازپروری برای درمان سربازان بازگشته از جنگ جهانی دوم که با PTSD یا سندروم اضطراب پس از حادثه دست و پنجه نرم میکردند، به کار گرفته شد.اما قبل از هرچیز این سؤال پیش میآید که هنردرمانی چیست؟هنردرمانی همچون سایر روشهای روان درمانی بنا دارد به فرد در برابر مشکلات روانی یاری رساند. روشهای معمول رواندرمانی بر پایه ارتباط فرد با رواندرمانگر بنا شده است حال اینکه در هنردرمانی افراد با به کارگیری قدرت تسکین دهنده هنر، مورد درمان قرار میگیرند.هنر همچون داستانی بیکلام انسان را به بروز احساساتی وا می دارد که شاید بیانشان براحتی در کلمات نگنجد. هنردرمانی بیشتر از آنکه روی کیفیت اثر نهایی تمرکز کند روی خلق اثر تمرکز دارد. امروزه، هنردرمانی نه تنها برای بیماریهای اعصاب و روان بلکه در دیگر مراکز درمانی برای بهبود و تسکین افرادی که با بیماریهای جسمانی دست و پنجه نرم میکنند نیز مورد استفاده قرار میگیرد.در همین راستا در سال 2009 از بیماران مبتلا به استئوسارکوما (نوعی از سرطان استخوان که در سلولهای سازنده استخوان یا استئوبلاستها شکل میگیرد) که در یک کارآزمایی بالینی شرکت کرده بودند، خواسته شد تا احساسات و تجربیات خود را از حضور در این کارآزمایی بواسطه خلق یک اثر هنری با عموم مردم به اشتراک گذارند.جلسات هنری این امکان را برای بیماران فراهم کرد تا احساسات خود را در باره شرایط پیشرویشان و وضعیت درمانی خود ابراز کنند. در واقع این پروژه از درگاه هنر، جلوه گر درونیترین و عمیقترین تجربه هر بیمار و امیدهای وی از شرکت در این کارآزمایی بالینی بود. در آغاز جلسات، توضیحاتی در باره روند جلسه به بیماران داده میشد و پس از آن افراد میتوانستند آزادانه ابزار خود برای خلق اثر هنری را برگزینند.در بسیاری از موارد بیماران برای نخستین بار پس از گذراندن سالهای کودکی خود دست به مداد رنگی و کاغذ میبردند. اگرچه هدف اولیه پروژه اشتراکگذاری تجربیات بیماران شرکت کننده در کارآزمایی بالینی برای عموم مردم و ترغیب سایر بیماران برای شرکت در این کارآزمایی بود اما بیماران شرکت کننده اذعان داشتند که از فرصت ابراز احساسات خود در قالب خلق اثر هنری لذت بردند. در اکثر موارد شرکت کنندگان ساعتهای طولانی خود را غرق در جریان پویای خلق اثر هنری مییافتند و گویی لحظاتی را فارغ از درد و رنج توانسته بودند خود را به دستان شفابخش هنر بسپارند.
عضو گروه سلامت و هنر شبکه جهانی یوسرن
انسان بهعنوان موجودی که زندگی را درارتباط با دیگران معنی میکند، از آغاز تاکنون، همواره بهدنبال راهی برای برقراری ارتباط با همنوعان و بروز درونیترین احساسات خود بوده است. او هنررا خلق کرد تا در ابتدا بتواند نقشی از خود بر جای گذارد.غارنگارههای کشف شده از انسان نخستین، زمانی که هنوز به خلق زبان و کلمات دست نزده بود، مهر تأییدی بر این موضوع میگذارد که شاید هنر، یکی از کهنترین راههای ارتباطی انسان برای ابراز وجود بوده است. اما پس از خلق زبان توسط انسان و پیدایش تمدنها و پیشرفتهای روزافزون در زمینههای مختلف، جز هنرمند دیگر کمتر کسی هنر را ابزاری برای برقراری ارتباط در بین مردمان میدانست.
سالها باید میگذشت تا بشر دوباره به راه نیاکان خود بازگردد و شفای خود را در غارنگارهها و تابلوهای نقاشی جست و جو کند. هنردرمانی نخستینبار در مراکز بازپروری برای درمان سربازان بازگشته از جنگ جهانی دوم که با PTSD یا سندروم اضطراب پس از حادثه دست و پنجه نرم میکردند، به کار گرفته شد.اما قبل از هرچیز این سؤال پیش میآید که هنردرمانی چیست؟هنردرمانی همچون سایر روشهای روان درمانی بنا دارد به فرد در برابر مشکلات روانی یاری رساند. روشهای معمول رواندرمانی بر پایه ارتباط فرد با رواندرمانگر بنا شده است حال اینکه در هنردرمانی افراد با به کارگیری قدرت تسکین دهنده هنر، مورد درمان قرار میگیرند.هنر همچون داستانی بیکلام انسان را به بروز احساساتی وا می دارد که شاید بیانشان براحتی در کلمات نگنجد. هنردرمانی بیشتر از آنکه روی کیفیت اثر نهایی تمرکز کند روی خلق اثر تمرکز دارد. امروزه، هنردرمانی نه تنها برای بیماریهای اعصاب و روان بلکه در دیگر مراکز درمانی برای بهبود و تسکین افرادی که با بیماریهای جسمانی دست و پنجه نرم میکنند نیز مورد استفاده قرار میگیرد.در همین راستا در سال 2009 از بیماران مبتلا به استئوسارکوما (نوعی از سرطان استخوان که در سلولهای سازنده استخوان یا استئوبلاستها شکل میگیرد) که در یک کارآزمایی بالینی شرکت کرده بودند، خواسته شد تا احساسات و تجربیات خود را از حضور در این کارآزمایی بواسطه خلق یک اثر هنری با عموم مردم به اشتراک گذارند.جلسات هنری این امکان را برای بیماران فراهم کرد تا احساسات خود را در باره شرایط پیشرویشان و وضعیت درمانی خود ابراز کنند. در واقع این پروژه از درگاه هنر، جلوه گر درونیترین و عمیقترین تجربه هر بیمار و امیدهای وی از شرکت در این کارآزمایی بالینی بود. در آغاز جلسات، توضیحاتی در باره روند جلسه به بیماران داده میشد و پس از آن افراد میتوانستند آزادانه ابزار خود برای خلق اثر هنری را برگزینند.در بسیاری از موارد بیماران برای نخستین بار پس از گذراندن سالهای کودکی خود دست به مداد رنگی و کاغذ میبردند. اگرچه هدف اولیه پروژه اشتراکگذاری تجربیات بیماران شرکت کننده در کارآزمایی بالینی برای عموم مردم و ترغیب سایر بیماران برای شرکت در این کارآزمایی بود اما بیماران شرکت کننده اذعان داشتند که از فرصت ابراز احساسات خود در قالب خلق اثر هنری لذت بردند. در اکثر موارد شرکت کنندگان ساعتهای طولانی خود را غرق در جریان پویای خلق اثر هنری مییافتند و گویی لحظاتی را فارغ از درد و رنج توانسته بودند خود را به دستان شفابخش هنر بسپارند.
نغمههایی برای آنانکه جز عشق ندارند هنری
رضا مهدوی
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
مجموعه «جز عشق ندارم هنری»، در مایه بیات اصفهان طراحی، اجرا و خوانده شده است. قطعه ابتدایی «جرس» با آوای خوش سید محسن حسینی و دوایر کوکی مهران فروتن در زیر صدا بِستری مناسب با مجموعه سازها مانند دمیدن نسیمی وزین پشتیبانی دارد. «مقدمه» آلبوم که در عین فخر و قامتی پرمایه از آواز اصفهان یا بهتر بگوییم دستگاه اصفهان را به شنونده القا و تفهیم میکند تا به تمامی محتوا در کل آلبوم شنوا باقی بماند.«هنر عشق»با شعری از محیط قمی دارای کش و قوسهای تپه ماهوری است با کوششهای نرمینه واری که میخواهد مسیر را هموار کند، آن هم در مایهای که ایرانیان بسیار دوستش میدارند و آهنگسازان و نوازندگان از دیرباز بسیار از آن ساخته و پرداختهاند. احسان عبایی در ادامه این قطعه تار نوازی میکند و گاه در لطافت و گاه پر طنین کوشش دارد بر پوست و رشتهها که گویی فغان از عشق شولایی دارد، تکرار میکند که جز عشق ندارم هنری!
آهنگ ترانه «مجنون رسوا» با شعر وحیدرضا بوربور بخوبی در تداوم جملات قبلی ارکستر و خواننده و همخوانان قد علم میکند و ضربی وار کرشمه سرایی و غوغایی است در انجمن دوستداران عشق... سپس« نوروز عرب» میآید از ردیف دستگاهی و با نوای عود معتمدسامانی به ارکستر کشیده میشود و در قلمرو موسیقی ردیفی ناب و با جلوه گری تک تک سازها برای ایجاد رنگین کمانی که لحظهای جلوه گری دارد و زود از دیدگاه محو میشود وسؤال و جواب «عود و آواز» در اوج خوانی پُر جلوه میآید و نغمههای دلنشین عود تلنگرهایی بر دلهای ریش عشاق می زند تا قند پارسی و عشق ازلی، توأمان جامهدران شوند! «چهار مضراب» با تار و تنبک مهدی رنگین کمان آغاز و دیگر نوازندگان به ترتیب رُخ نمایی کرده و ضمن حفظ پایه وزنی، هریک جملهای را متناسب با کلیت مجموعه سر میدهند و در نهایت همه برای وحدت رویهای که خوشایند گوش هوش جانان باشد، همخوان میشوند. قطعه بعدی «نگارینا» با شعر باباطاهر است که در هوایی مه آلود شروع و تک جملههایی از ساز نی حامد رحمانی دارد در نوید شنیدن آواز خوانی در اوج. از حُسن اتفاق این مجموعه، آن است که آوازخوانی دارد و بسنده به تصنیف و آهنگ و ترانه نشده است و الحق صدای گرم و توانایی را برگرفته از موسیقی ردیف دستگاهی در آنسامبل شنونده هستیم.
«ماوراءالنهر» با سنتور نوازی نرم و ملیح مرجان راغب آغاز و سپس تا آخر جمله عود گرما بخش است برای تار نوازی. تصنیف «دلی یا دلبری» با شعر عراقی، ریتمیک و با تمپویی نرم میآید تا اوج محتوای کلام را از شاعر در موسیقی معنا و مفهوم بخشد. قبل از انتهای اثر بازهم آواز خوانی و تحریر میشنویم به همراه رعایت پایه توسط گروه نوازندگان که نمیدانم را تأکید و تکرار دارند.«کمانچه» محمدباقرزینالی و تار و آواز با شعری از باباطاهر خوش جلوه گری دارند در ادامه و میخواهند بگویند آواز رکن اساسی فرهنگ موسیقایی ایرانیان است. آهنگ ترانه «ساقی مستان» با کلامی از علیرضا پاک نیا مقدمه وار شاد و خجسته رقصان میآید، همچو پرنیان و قاصدک در میانه باد... از تشنگی عشق حرف به میان میآید و طَرب و طرفِ چمن که مناسب احوال فرهنگ شنیداری و سبک زندگی خانواده ایرانی است. در فرجام به قطعه اصلی یعنی آهنگ ترانه «به یاد تو» از حسین یاحقی و ترانه تورج نگهبان شخصیت منحصر، ادیب، ترانه سرا و نویسنده که آلبوم «جز عشق ندارم هنری» در اصل عرض ارادتی به اوست، تنظیم و باز آفرینی شده و قبلتر با صدای منوچهر همایونپور با عنوان «غارتگر جان» شنیده شده که به قول احسان عبایی در خاطر عاشقان راستین موسیقی نقش بسته و تاکنون در حافظه موسیقایی مردمان ایران به حیاتش ادامه میدهد.
جز عشق ندارم هنری
آهنگساز: احسان عبایی
خواننده: محسن حسینی
ناشر: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
سال: 1400
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
مجموعه «جز عشق ندارم هنری»، در مایه بیات اصفهان طراحی، اجرا و خوانده شده است. قطعه ابتدایی «جرس» با آوای خوش سید محسن حسینی و دوایر کوکی مهران فروتن در زیر صدا بِستری مناسب با مجموعه سازها مانند دمیدن نسیمی وزین پشتیبانی دارد. «مقدمه» آلبوم که در عین فخر و قامتی پرمایه از آواز اصفهان یا بهتر بگوییم دستگاه اصفهان را به شنونده القا و تفهیم میکند تا به تمامی محتوا در کل آلبوم شنوا باقی بماند.«هنر عشق»با شعری از محیط قمی دارای کش و قوسهای تپه ماهوری است با کوششهای نرمینه واری که میخواهد مسیر را هموار کند، آن هم در مایهای که ایرانیان بسیار دوستش میدارند و آهنگسازان و نوازندگان از دیرباز بسیار از آن ساخته و پرداختهاند. احسان عبایی در ادامه این قطعه تار نوازی میکند و گاه در لطافت و گاه پر طنین کوشش دارد بر پوست و رشتهها که گویی فغان از عشق شولایی دارد، تکرار میکند که جز عشق ندارم هنری!
آهنگ ترانه «مجنون رسوا» با شعر وحیدرضا بوربور بخوبی در تداوم جملات قبلی ارکستر و خواننده و همخوانان قد علم میکند و ضربی وار کرشمه سرایی و غوغایی است در انجمن دوستداران عشق... سپس« نوروز عرب» میآید از ردیف دستگاهی و با نوای عود معتمدسامانی به ارکستر کشیده میشود و در قلمرو موسیقی ردیفی ناب و با جلوه گری تک تک سازها برای ایجاد رنگین کمانی که لحظهای جلوه گری دارد و زود از دیدگاه محو میشود وسؤال و جواب «عود و آواز» در اوج خوانی پُر جلوه میآید و نغمههای دلنشین عود تلنگرهایی بر دلهای ریش عشاق می زند تا قند پارسی و عشق ازلی، توأمان جامهدران شوند! «چهار مضراب» با تار و تنبک مهدی رنگین کمان آغاز و دیگر نوازندگان به ترتیب رُخ نمایی کرده و ضمن حفظ پایه وزنی، هریک جملهای را متناسب با کلیت مجموعه سر میدهند و در نهایت همه برای وحدت رویهای که خوشایند گوش هوش جانان باشد، همخوان میشوند. قطعه بعدی «نگارینا» با شعر باباطاهر است که در هوایی مه آلود شروع و تک جملههایی از ساز نی حامد رحمانی دارد در نوید شنیدن آواز خوانی در اوج. از حُسن اتفاق این مجموعه، آن است که آوازخوانی دارد و بسنده به تصنیف و آهنگ و ترانه نشده است و الحق صدای گرم و توانایی را برگرفته از موسیقی ردیف دستگاهی در آنسامبل شنونده هستیم.
«ماوراءالنهر» با سنتور نوازی نرم و ملیح مرجان راغب آغاز و سپس تا آخر جمله عود گرما بخش است برای تار نوازی. تصنیف «دلی یا دلبری» با شعر عراقی، ریتمیک و با تمپویی نرم میآید تا اوج محتوای کلام را از شاعر در موسیقی معنا و مفهوم بخشد. قبل از انتهای اثر بازهم آواز خوانی و تحریر میشنویم به همراه رعایت پایه توسط گروه نوازندگان که نمیدانم را تأکید و تکرار دارند.«کمانچه» محمدباقرزینالی و تار و آواز با شعری از باباطاهر خوش جلوه گری دارند در ادامه و میخواهند بگویند آواز رکن اساسی فرهنگ موسیقایی ایرانیان است. آهنگ ترانه «ساقی مستان» با کلامی از علیرضا پاک نیا مقدمه وار شاد و خجسته رقصان میآید، همچو پرنیان و قاصدک در میانه باد... از تشنگی عشق حرف به میان میآید و طَرب و طرفِ چمن که مناسب احوال فرهنگ شنیداری و سبک زندگی خانواده ایرانی است. در فرجام به قطعه اصلی یعنی آهنگ ترانه «به یاد تو» از حسین یاحقی و ترانه تورج نگهبان شخصیت منحصر، ادیب، ترانه سرا و نویسنده که آلبوم «جز عشق ندارم هنری» در اصل عرض ارادتی به اوست، تنظیم و باز آفرینی شده و قبلتر با صدای منوچهر همایونپور با عنوان «غارتگر جان» شنیده شده که به قول احسان عبایی در خاطر عاشقان راستین موسیقی نقش بسته و تاکنون در حافظه موسیقایی مردمان ایران به حیاتش ادامه میدهد.
جز عشق ندارم هنری
آهنگساز: احسان عبایی
خواننده: محسن حسینی
ناشر: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
سال: 1400
عکس نوشت
انیمیشن بلند «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری از محصولات مرکز انیمیشن سوره، در بخش رقابتی دهمین جشنواره «یونیورسال کیدز»(UKFF) به نمایش درمیآید.این جشنواره با موضوعِ محوری صلح و با شعار «بله به کودکان و بله به صلح جهانی» از ۲۴ الی ۲۸ شهریورماه جاری در شهر استانبول کشور ترکیه برگزار میشود.
/ روابط عمومی فیلم
/ روابط عمومی فیلم
بهانههایی که گاه به خرید کتاب ختم میشوند
ترانه وفایی
نویسنده و مترجم
در مراکز تجاری همیشه به بهانه یکچیز، مخاطب به سوی چیز دیگری جذب میشود! بگذریم از آنهایی که واقعاً میدانند چه میخواهند و مستقیم به سوی آن میروند! طرفداران کتاب هم میتوانند از این مهم مبرا نباشند...
توضیح میدهم منظورم چیست! من در اینجا نمیخواهم از این بگویم که دقیقاً در کدام فروشگاه و کدام کتابفروشی شعبه دار و ندار و فروشگاههای کدام انتشارات و کدام کتابفروشی کوچک و بزرگ اجناس کادویی غیر از کتاب آنچنان چشمک میزنند که هیچ ستارهای در آسمان بلند نتوانسته است اینچنین نگاه ما را به طرف خود بکشاند!همه ما بدون تعداد و گاه بیاستثنا، از انواع فنجان و ماگ وعروسک، دفترهای آنچنانی و لاکچری و شمع و... (اگر بیشتر بگویم لیست بلند بالایی میشود، برای همین هم تا اینجا بسنده میکنم)خوشمان میآید. به سویشان کشیده میشویم. حال اگر کتابفروشیها ما را درست به طرف کتابها و همچنین به قول معروف به سوی کادوییهای فرهنگی رهنمون کنند عالی میشود. هر چند در نهایت خودمان هستیم که میتوانیم انتخاب کنیم. از هر دو قسمت یاد شده، یا شاید فقط در قسمت منتخبمان.در حال حاضر یادمان هست و باید بیشتر باشد که نه تنها در کشور عزیزمان بلکه در باقی کشورها، چه پیشرفته و چه در حال پیشرفت، در بسیاری از مراکز تجاری یا به قول برخی مالها، طبق نقشههای استاندارد جایی برای یک کتابفروشی که مرکب از کتاب و کالاهای یاد شده باشد در نظر گرفته شده است. وقتی به آنجا میروید، هم فال است هم تماشا. عدهای که همیشه سودای کتاب را در سر دارند هم به آنجا حتماً سری خواهند زد و شاید به اینگونه در بعضی روزها متأسفانه دیگر فرصت نیست سراغ کتابفروشی محل را بگیرند. چون حتی بدون قصد خرید کتاب هم به دیدار و خرید کتابها رفته اند!فایده دیگر در نظر گرفتن محلی برای کتابفروشیها در مجتمعهای تجاری، کمک به فرهنگسازی خوانش کتاب در این اماکن است. آن هم در محلهایی که امکان تفکر و گفتوگوی ذهنی با خود یا با فرزندان ودوستانمان قبل از خرید کتاب وجود دارد. بعد هم با نوشیدن قهوه یا چای در خلوتی به خواندن کتاب بپردازند و پس از رفع خستگی باز به جستوجوی کتاب بپردازند. زیرا ما همیشه با مخاطبی که در تاب آوردن در کتابفروشی صرف کوشا باشد و ید طولایی داشته باشد، مواجه نیستیم!اما هرگز فراموش نکنیم که کتابفروشیهایی هنوز هستند که فقط و فقط کتاب دارند و باید حمایت شوند چراکه اینها اگر هم جز کتاب کالای دیگری نیز داشته باشند درصد ناچیزی را شامل میشود. در آن مکانها یا به قصد خرید کتابهایی که قبلاً لیست کردهایم میرویم یا اینکه میخواهیم با کتابفروش گفتوگو و کتاب مورد نظرمان را پیدا کنیم و خلاصه فقط کتاب و کتاب! نه محصول کادویی. کتاب وکتاب! نه فقط بهعنوان سرگرمی بین کارهای خرید گونه در مال! اما در هر دو حالت باید قدر دانست وجود چنین مکانهایی که روحمان را تغذیه میکنند. گاهی مهم نیست از چه راهی به تهیه کتاب و سپس کتابخوانی راه پیدا میکنیم. مهم این است که به آن دست مییابیم... گویند برای رسیدن به باور، بینهایت راه وجود دارد پس حتماً برای رسیدن به کتاب هم تعداد زیادی راه وجود دارد! و همهشان خوشایندند.
نویسنده و مترجم
در مراکز تجاری همیشه به بهانه یکچیز، مخاطب به سوی چیز دیگری جذب میشود! بگذریم از آنهایی که واقعاً میدانند چه میخواهند و مستقیم به سوی آن میروند! طرفداران کتاب هم میتوانند از این مهم مبرا نباشند...
توضیح میدهم منظورم چیست! من در اینجا نمیخواهم از این بگویم که دقیقاً در کدام فروشگاه و کدام کتابفروشی شعبه دار و ندار و فروشگاههای کدام انتشارات و کدام کتابفروشی کوچک و بزرگ اجناس کادویی غیر از کتاب آنچنان چشمک میزنند که هیچ ستارهای در آسمان بلند نتوانسته است اینچنین نگاه ما را به طرف خود بکشاند!همه ما بدون تعداد و گاه بیاستثنا، از انواع فنجان و ماگ وعروسک، دفترهای آنچنانی و لاکچری و شمع و... (اگر بیشتر بگویم لیست بلند بالایی میشود، برای همین هم تا اینجا بسنده میکنم)خوشمان میآید. به سویشان کشیده میشویم. حال اگر کتابفروشیها ما را درست به طرف کتابها و همچنین به قول معروف به سوی کادوییهای فرهنگی رهنمون کنند عالی میشود. هر چند در نهایت خودمان هستیم که میتوانیم انتخاب کنیم. از هر دو قسمت یاد شده، یا شاید فقط در قسمت منتخبمان.در حال حاضر یادمان هست و باید بیشتر باشد که نه تنها در کشور عزیزمان بلکه در باقی کشورها، چه پیشرفته و چه در حال پیشرفت، در بسیاری از مراکز تجاری یا به قول برخی مالها، طبق نقشههای استاندارد جایی برای یک کتابفروشی که مرکب از کتاب و کالاهای یاد شده باشد در نظر گرفته شده است. وقتی به آنجا میروید، هم فال است هم تماشا. عدهای که همیشه سودای کتاب را در سر دارند هم به آنجا حتماً سری خواهند زد و شاید به اینگونه در بعضی روزها متأسفانه دیگر فرصت نیست سراغ کتابفروشی محل را بگیرند. چون حتی بدون قصد خرید کتاب هم به دیدار و خرید کتابها رفته اند!فایده دیگر در نظر گرفتن محلی برای کتابفروشیها در مجتمعهای تجاری، کمک به فرهنگسازی خوانش کتاب در این اماکن است. آن هم در محلهایی که امکان تفکر و گفتوگوی ذهنی با خود یا با فرزندان ودوستانمان قبل از خرید کتاب وجود دارد. بعد هم با نوشیدن قهوه یا چای در خلوتی به خواندن کتاب بپردازند و پس از رفع خستگی باز به جستوجوی کتاب بپردازند. زیرا ما همیشه با مخاطبی که در تاب آوردن در کتابفروشی صرف کوشا باشد و ید طولایی داشته باشد، مواجه نیستیم!اما هرگز فراموش نکنیم که کتابفروشیهایی هنوز هستند که فقط و فقط کتاب دارند و باید حمایت شوند چراکه اینها اگر هم جز کتاب کالای دیگری نیز داشته باشند درصد ناچیزی را شامل میشود. در آن مکانها یا به قصد خرید کتابهایی که قبلاً لیست کردهایم میرویم یا اینکه میخواهیم با کتابفروش گفتوگو و کتاب مورد نظرمان را پیدا کنیم و خلاصه فقط کتاب و کتاب! نه محصول کادویی. کتاب وکتاب! نه فقط بهعنوان سرگرمی بین کارهای خرید گونه در مال! اما در هر دو حالت باید قدر دانست وجود چنین مکانهایی که روحمان را تغذیه میکنند. گاهی مهم نیست از چه راهی به تهیه کتاب و سپس کتابخوانی راه پیدا میکنیم. مهم این است که به آن دست مییابیم... گویند برای رسیدن به باور، بینهایت راه وجود دارد پس حتماً برای رسیدن به کتاب هم تعداد زیادی راه وجود دارد! و همهشان خوشایندند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
تعزیه جذابترین هنر نمایشی آیینی است
-
طلوع خورشید سینمای مستند در ونیز
-
هنر درمانی ابزار مؤثر برای تسکین دردهای روحی و جسمی
-
نغمههایی برای آنانکه جز عشق ندارند هنری
-
عکس نوشت
-
بهانههایی که گاه به خرید کتاب ختم میشوند
اخبارایران آنلاین